مواضع کانون ایرانیان مبارز - استکهلم
اکثریت عظیم مردم با پیکارهای روزمره برای منافع ملموس خودشان است که پیوند خود با طبقات و اقشار جامعه را کشف میکنند. در این مسیر شهروندان مدافع آزادی و برابری، با دست یابی به آگاهی های عمیق تر، از جمله آگاهی هائی که توسط عنصر آگاه بدرون جنبش مردمی آورده میشود، در رابطه با پیچیدگی مناسبات اجتماعی و سازمان یابی های لازم، ضرورت گریز ناپذیر مبارزه برای رهائی از خفقان حکومت استبدادی و مبارزه علیه هر نوع بهره کشی انسان از انسان را کشف مینمایند و در بطن مبارزات سیاسی، اقتصادی و صنفی روز مره و یا محدود خودشان است که به افق های وسیع تر که منجر به حاکمیت خودشان بر سرنوشتشان خواهد شد، دست می یابند. هر چه مبارزات مردم در راه دست یابی به خواست های بی واسطه و روزمره خودشان، عمومی تر و گسترده تر گردد، اشکال پایدارتر سازماندهی میتوانند در دستور کار بخش های مختلف مبارزات مردمی قرار گیرند.
پس از برگزاری " انتخابات" دوره دهم ریاست جمهوری دستگاه ولایت و تقلبات گسترده در شمارش آراء، بسرعت مطالبات مردم از خواست رهبران اصلاح طلب جمهوری اسلامی ایران ( که بر سر نحوه حکومت و تقسیم غنائم با دستگاه ولایت به نیروی مردم نیاز داشتند و لذا تلاش به محدود نمودن مبارزات مردم در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی داشتند) به سوی " مرگ بر دیکتاتور" و مرگ بر ولایت فقیه" ارتقاء یافت و بگونه ای روشن دیرک خیمه نظام را مورد حمله قرار داد.
عکس العمل رژیم تشدید سرکوب و خفقان و روی آوری به خشونت عریان بود. دستگیری های گسترده، قتل در خیابان ها و زندان ها، شکنجه و تجاوزات جنسی به معترضین و صدور و اجرای اعدام بصورت مستمر بود.
با بالا رفتن هزینه های سنگین تظاهرات های مردمی در هشت ماه اخیر، توجه به اشکال دیگر مبارزه علاوه بر آنکه میتواند از بهای سنگین اعتراضات بکاهد، میتواند منجر به تداوم مبارزه و فرسایش و پراکندگی نیروهای سرکوبگر رژیم و در نتیجه بهم خوردن هر چه بیشتر توازن قوا، بنفع مردم آزادی خواه و برابری طلب شود.
این مبارزات در صورتی که از یک طرف تظاهرات خیابانی را به صحنۀ های اعلام خواست های گروه های سازمان داده شده مردمی که به چابکی در نقاطی که بدور از تمرکز نیروهای سرکوبگر تجمع نموه اند تبدیل نماید و از طرف دیگر تمرکز کارگران و دیگر مزد بگیران را بر سازماندهی خواست های مطالبات شان در محل های زیست و کارشان، سامان دهد، قادر خواهد شد که علاوه بر آنکه هزینه سنگین تظاهرات خیابانی را کاهش دهد، به پراکندگی نیروهای سرکوبگر رژیم نیز منجر شود.
در صورتی که در این مسیر امکان هماهنگی میان بخش های مختلف مبارزات مردمی – بویژه مبارزاتی در رابطه با خواست های مطالباتی - به واقعیت نزدیک تر شود، آنگاه با استفاده بهینه از شکاف های بوجود آمده در بالا، زمینه های مساعدتری برای چیرگی صفوف بهم فشرده نیروهای مردمی برای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران و دست یابی مردم به جمهوریت و حق تعیین سرنوشتشان فراهم خواهد گردید.
ما در تداوم سنت دفاع پیگیر از مبارزات آزادیخواهانه و برابری طلبانه مردم ایران و یاری رسانی به جنبش توده ای عظیمی که در عمل از منازعات انتخاباتی فراتر رفته و چشم اندازسیاسی بسیار وسیع تری را پیش روی توده مردم گشوده است ( و فقط با جنبش و انقلاب ضد سلطنتی و ضد امپریالیستی 1357 که به ستم شاهی و حضور مستقیم امپریالیسم در ایران پایان داد قابل مقایسه است ) ، بعنوان پشتیبان و مدافعین مبارزات مردم در ایران در سطور فوق توضیح دادیم که با کدامین چشم انداز و امید به حمایت حمایت و پشتیبانی از این جنبش برخواسته ایم.
آنچه در اینجا بعنوان خواسته های مطالباتی برای جنبش از نظر ما مطرح می شود خواسته هایی است که حاصل دست آوردهای بشریت مترقی در طول دو قرن گذشته است که متاسفانه در دو دهه اخیربخش بزرگی ازهمین دست آوردها نیز مجدداً بشدت مورد تهاجم نیرورهای بورژوازی قرارگرفته و بخشآ نابود وبخشی از درون تهی شده است. این خواست ها عبارتند از :
مطالبات سياسی و اجتماعی:
* - دموکراتیک و انتخابی شدن همه مسئولین ارکان های مهم در کشور.
* - آزادی تشکل ها و احزاب.
* - آزادی کلیه زندانیان سیاسی.
* - تضمین آزادی های فردی و حقوق انسانی و شهروندی کلیه آحاد جامعه.
* - آزادی تشکل های مستقل کارگری و هم چنین ازادی اعتصابات کارگری.
* - برسمیت شناختن حقوق همه اقلیت های ملی و مذهبی ایران.
* - تامین مشارکت ملیتهای ایرانی در حکومت مرکزی.
* - مخالفت با دخالت قدرت های امپریالیستی و ارتجاع منطقه در تعیین سرنوشت مردم درایران.
* - آزادی اجتماعات ، تظاهرات و اعتصابات برای کلیه شهروندان کشور.
* - آزادی مطبوعات و آزادی قلم ؛ بیان.
* - انتخابات آزاد و برسمیت شناختن حق مردم در تعیین سرنوشت کشورشان.
* - آزادی کاندید شدن و تضمین حق راًی همه شهروندان کشور.
* - لغو قانون مجازات اعدام و شکنجه .
* - ممنوعیت هر گونه آپارتاید جنسی در رابطه با زنان در ایران و کسب حقوق برابر زنان با مردان.
* - جدائی دین از دولت و برسمیت شناخته شدن مذهب بعنوان امر خصوصی شهروندان.
* - حق آزادی اننخاب پوشش برای همه شهروندان کشور.
مطالبات اقتصادي:
* - جدا شدن امور مسکن ؛ تغذیه مناسب و مکفی ؛ بهداشت و تحصیل از بازار کالا و تأمین آنها برای کلیه شهروندان کشور.
* - تامین حقوق مکفی برای یک زندگی شرافتمندانه برای 8 ساعت کار روزانه که بطور روشن در سطوحی بالاتر از حداقل زیست در جامعه است.
* - پرداخت حقوق مکفی به کلیه بیکاران زن و مرد بالای 18 سال و تضمین حقوق بازنشستگان متناسب با تامین نیازهای انسانی با توجه به خط فقر در جامعه.
* - تأمین اجتماعی برای کلیه کارگران و دیگر مزد و حقوق بگیران.
* - تأمین مسکن مناسب توسط دولت و کارفرما برای کارگران و دیگر مزد و حقوق بگیران.
* - برقراری دمکراسی در زمینه های سیاسی و اقتصادی در کشور.
* - لغو نظارت اداره کار در انتخاب شدن نمایندگان کارگران.
* - ممنوعیت استخدام موقت و آزمایشی بیش از 3 ماه. پس از پایان این مدت، میبایست تکلیف استخدام رسمی روشن شود.
* - برسمیت شناختن حق تصمیم گیری در رابطه بااخراج کارگران با دخالت تشکل مستقل کارگری.
* - اجتماعی شدن کار خانگی. اعم از کارهای "خانه داری" و یا انجام سفارشات مربوط به بازار کار در محیط خانه.
* - حق برخورداری از بهداشت و آموزش رایگان برای کلیه شهروندان کشور.
* - لغو تبعیض کامل بین کارگران و دیگر مزد و حقوق بگیران، اعم از تفاوت های جنسیتی ؛ ملی ؛ قومی و مذهبی.
* - ممنوعیت کار کودکان و تاًمین زندگی انسانی کودکان و فراهم نمودن زمینه مناسب برای تحصیل آنان.
* - تعهد دولت و دیگر کارفرمایان به حفظ محیط زیست بعنوان یک وظیفه اساسی.
* - مخالفت با اجرای تحریم های اقتصادی بر علیه مردم ایران.